تذکّراتی در مراقبت و راهنمایی اطفال ونوجوانان

ادبیّات طنز تاریخ فرهنگ اجتماعی

                                 تذکّراتی در مراقبت و راهنمایی اطفال

                      از کتابم : عیب مرا بگویید , بسوی خوشبختی بیشتر

1-خانم هاییکه بیشتر وقت خود را در آشپزخانه میگذرانند و طفل خوابیده . 2-طفل در خواب است , و آنها به حمّام میروند در هردو حالت ممکن است , طفل بیدارشده و راه بیفتد  3- برای خرید , مدّ ت کوتاهی بیرون رفته , ناچار کودک را درخانه گذاشته دررا رویش قفل میکنند . باید پیش بینی های لازم را بنمایند که , خطری فرزندشانرا تهدید نکند .  4-بهترین محل برای گذاشتن سماور روشن در پایین ترین سطح  ودور از رفت وآمد و بازی بچه هاست .نوجوانان و کودکان را از اعمال زیر برحذ ردارید-1- بازی کردن با آلات برّنده یا آلوده به میکروب , وسایل آتش زا , حتّی کبریت , یا قابل انفجار مثل تفنگ شکاری , ترقّه , چیز های شکستنی و شیشه 2- دست زدن به سیم های متّصل به پریز که درصورت  داشتن کوچکترین خراش , خطر آفرینست . 3- بازی کردن با لوازمی چون پنکه و چرخ گوشت روشن و دست داخل آنهاکردن . 4- بازی کردن روی بالکن های نرده ای , پشت بام بی حفاظ , و جاهای بلند. 5- نزدیکشدن به هر نوع دیک در حال جوش ودیگ های بزرگ خورش و آش , در باز , حتّی اگر سرد باشد . 6- همیشه باید وسائل کمک های اوّلیّه درخانه و محلّ کار موجود باشد . حادثه : طفلی در اثر عدم مراقبت مادرش , چنگال را برای بیرون آوردن نان از توسترروشن , داخل آن کرده , در اثر اتّصال چنگال به المنت فوراً جان خود را از دست , میدهد . 7-فرو بردن انگشت در سوراخ حشرات , و چوب در لانة زنبور و شکستن نهال های کوچه و خیابان یا لق کردن ریشة آنها . 8- نزدیک شدن به جو های دارای آب روان مخصوصاً با جریان تند , و بازی کردن در اطراف آنها . 9- پرندگان و حیوانات را از آن نظر میگویند زبان بسته , که قادر به سخن گفتن بازبانی که بشر میگوید نیستند , تارنج و شادی خود را بیان کنند . بنابراین آزار دادن حیوانات مثل : سگ , گربه , و چهار پایان , نباید سرگرمی شده , بخصوص که گاهی باعث خشم و تحریکشان , گردیده , واکنش های خطرناکی نشان میدهند . حادثه – چندسال پیش درجراید نوشتند : بچه های مدرسه ای موقع مرخص شدن , به یک الاغ باربر, که معمو لاً در مسیر شان رفت و آمد داشت , حمله ور شده , باوجود اعتراض صاحبش , با کشیدن گوشها , دم , سیخونک زدن , و سنگ پرانی , حیوانرا اذیّت میکردند . و حیوان بیچاره هم , با عرعرکردن نمیتوانست , جلوی کار آنها را بگیرد . ناگهان یکی از بچه هارا , که زیاد تر آزار میداد , زیر نظر گرفته , بادندان , قسمتی از پوست سرش را با مو یکجا کنده , که سریعاً به بیمارستان , منتقل شد و معلوم نیست , توانستند پوست را پیوند بزنند یا نه . و اگر نتوانسته باشند یک قسمت از سرش برای همیشه بدون مو خواهد ماند .                                                                                                                                         



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت11:57توسط سیروس امیرمنصوری | |